تکنیک های مدیریت انرژی در مطالعه ی روزانه چیست؟ تعداد زیادی از دانش آموزها میگن مابه نصف روز که میرسیم دیگه هیچ انرژی و انگیزه ای برای خوندن دروس در بقیه ی روز برامون نمیمونه! چکارباید کرد؟ گروه آموزشی دکتر رضایی بهتون راهکار رو نشون مید:
دروس عمومی و تخصصی رو یکی در میون توی برنامت بچین تا ذهنت دیرترخسته بشه و انرژیت درطول روز پخش بشه!
وقتی دوتا درس اختصاصی رو پشت سرهم میخونی مدام داری از نیمکره ی چپ مغزت استفاده میکنی و باعث میشی ذهنت زود احساس خستگی کنه.اما اگر بعداز هر درس تخصصی یک درس عمومی مطالعه کنی، از نیمکره ی راست مغزت هم استفاده کردی و این تعادل باعث میشه مطالب برای ذهنت تازگی داشته باشه و دیرتر احساس خستگی کنه.
دوستِ خوبم،موقع خسته شدن به دوچیزفکرکن :
اونایی که منتظر شکست تو هستن تابه تو بخندن.
اونایی که منتظرپیروزی تو هستن تابا تو بخندن .
ممکنه به تراز دلخواهت توی آزمون آخرت نرسیده باشی!
اما با برداشتن یه قدم محکم تر از قبل به سمت جلو وغلبه بر خستگیات میتونی دقیقا به اون چیزی که همیشه آرزوشو داشتی برسی رفیق.
تونمیتونی گذشته رو عوض کنی اما حال و آینده کاملا توی مشت خودته و اینو بدون که هیچوقت برای تبدیل شدن به اون کسی که دلت میخواد دیرنیست، پس از همین لحظه هم که شده دست به کار شو.
اصلا جای نگرانی نیست فقط باید با مدیریت زمان آشنا باشی! چون هیچ برنامه ای قرار نیست لزوما صد درصد اجرابشه، اما مهم اینه که برای اینجور مواقع از قبل فکر کرده باشی.
اول بدون که اصلا لازم نیست اگر یک پارت برنامت اجرانشد، توی پارت بعدی بخونیش! اینطور برنامت به صورت زنجیره ای جابجا میشه و کمکی به جلو افتادن تو نمیکنه!
وقتی از یک قسمت از برنامت عقب میمونی این دوتا کاررو انجام بده:
توی برنامه ی هفتگیت حتما یک تایم جبرانی درنظر بگیر تاقسمتهایی ازبرنامه که اجرانمیشه رو توی اون زمان جبرانی مطالعه کنی.
یااینکه برای اون قسمت برنامت، فرداش سعی کن فعالیتهای جانبیت مثل استفاده از گوشی رو محدود کنی و صبح هم اگر لازم بود یکم زودترازخواب بیدارشی و شروع کنی به اجرای برنامه ی همون روزت، و بعداز اجرای کامل برنامه ی همون روز اون تایمی که ذخیره کردی رو به مطالعه ی قسمت عقب مونده دیروز اختصاص بدی.
اگر حجم اون قسمت زیاد بود و نتونستی بایک رچز جبرانش کنی همینکار رو توی چند روز تکرار کن تا اون قسمت برنامت توی چندبخش مطالعه بشه.
دانش آموزهای موفق میدونن که توی مسیر کنکورشون قرار نیست همه چیز ایده آل باشه! همه چیز طبق انتظار ما بره جلو و هیچ چالشی توی مسیر وجود نداشته باشه!
اونها میدونن توی مسیری که پا گذاشتن احتمال وجود یک سری موانع هست، اما تمام این موانع که گاهی ممکنه به شکست منجربشن و براشون میشن تجربه!پس یکی از تفاوتهای دانش آموزهای موفق بابقیه اینه که اونها به شکست به دید تجربه نگاه میکنن.
حالا یک سوال، آدمهای موفق چطور موفق شدن؟؟؟از درس هایی که توی شکستها گرفتن استفاده کردن!پس توهم مثل یک دانش آموز موفق، ازشکست نترس و ازش درس بگیر.